روزهای من و زندگی
از زمونه-از خودم واز اجتماعروزهای من و زندگی
از زمونه-از خودم واز اجتماعافق دیگر..
روزها روزهای بی حوصله گی وتکرار.انگار باید هنوز منتظر بمانم تا رسیدن بهار.
هیچوقت فکر نمی کردم که برای فراموش کردنت اینقدر باید با خودم بجنگم وکلنجار برم؛ آخه من شاید به تو معتاد بودم و چقدر صادقانه باورم نشد که ترکم میکنی.هر چند بعد از تو من با دنیای دیگه ای آشنا شدم.........
سلام
همین زمستان بود که در فالت ماهی دیدم .
عکس پایینی که خیلی قشنگه.زندگی همیشه جریان داره فقط باید تلاش کرد از این جریان عقب نماند.
سلام دوست من
چرا منتظر بهاری
تو خود آفتاب خود باش
تو روزبهی روزبه؟
متن قطعنامه و آن خشونت وقیح